هستي مامان وبابا آرمينا هستي مامان وبابا آرمينا ، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 5 روز سن داره

♥♥♥آرمينا جونمي♥♥♥

پاییخت گردی....

دوشنبه هفته قبل در فرصتی که پیش اومد سفر چهار روزه ای به تهران داشتیم .هم تهران گردی و هم خرید.اول که بگم خیلی نگران بودم اذیت  و یا خسته بشی  ولی در اینجوری نشد.توی بازار وقتی خسته میشدی میزاشتم یکم راه بری و بازی کنی .البته بیشتر بغل من و بابا بودی و از این بابت حسابی کیفور بودی یه چیز تعریف کنم ، بیشتر مسیرها رو با مترو میرفتیم . وقتی که سوار پله برقی یا مترو میشدیم ما فقط منتظر میشدیم که قیافه اینجوریت رو ببینیم. خیلی باحال بود مخصوصا پله برقی غش غش میخندیدی.البته شهر خودمون هم که سوار میشیم همین حالت رو داری.یه چیز بگم این حالتت شامل مواقعی که توی آسانسور هستیم نیز شامل میشه خودم که خرید نکردم بیشتر برای تو ل...
14 ارديبهشت 1393

اردیبهشت زیبا

آرمینا 21 ماه و 9 روز سلام نفس مامان. اول با تاخیر 21 ماهه شدنت رو تبریک میگم. مامان ببخشید اگه تنبل شدم و کمتر میام برات بنویسم. این روزا که هوا خیلی خوب شده بعد از چند ماه اسارت توی خونه بیشتر میبرمت بیرون تا بازی کنی. توی کوچه وقتی که بچه ها توپ بازی میکنند میری نزدیکشون و نگاهشون میکنی و با شادی اونها توهم جیغ خوشحال میکنی و مثل بقیه دنبال توپ میدویی. ویا میریم پارک.خلاصه اینکه هر روز عصر میریم بیرون.اگه بابا خونه باشه از طبیعت بهار استفاده میکنیم و میریم در دل طبیعت. وای من که عاشق این فصل از سال هستم. حالا بریم عکسها رو ببینیم. اینجا جاده خنداب هست عکسها مربوط به حدود 20 روز پیشه.گوسفندهارو د...
12 ارديبهشت 1393
1